کد خبر: ۱۴۴۱۲
۱۰ آذر ۱۴۰۱ - ۱۲:۰۷
روزنامه هم‌میهن در گزارشی نوشت: روانشناسان و روانپزشکان می‏گویند اختلالات روانی، حمله‌‏های عصبی و هراس بعد از شهریورماه 1401 از سال 88 بیشتر است.
به گزارش جدید پرس:

پاهای مریم شش‌سال پیش مثل توفانی که شاخه‌های درختان تنک را از جا می‌کند، تکان‌تکان می‌خورد. 21ساله بود که فهمید ام‌اس دارد و وقتی درمان‌های بیماری‌اش را شروع کرد، سندرومی که پزشکان به آن سندروم پای بیقرار می‌گفتند هم درمان شده بود تا سه‌هفته پیش. مریم صبح سه‌هفته پیش وقتی پلک‌هایش را بعد از شش‌ساعت خواب شبانه باز کرد، پای راستش شل شد و وقتی خواست با کش‌وقوس‌های صبحگاهی خواب را از سر بدنش بپراند، پایش لرزید. بعد از شش‌سال، دوباره توفان درون درختان پیچیده و این یعنی سندروم بازگشته بود.

پزشک معالج‌اش گفته بود، سندروم درمانی ندارد: «برای استرس است» و مریم به استرسی فکر کرد که دوماه است پابه‌پایش راه می‌رود، غذا می‌خورد، می‌نشیند، قدم برمی‌دارد و حتی می‌خوابد. گاهی در خواب تکانش می‌دهد، تکان‌ها وقتی به پاهایش می‌رسد، شش‌سال قبل می‌آید پیش چشمانش و استرس آنقدر در رفت‌وآمد است که مریم این روزها قید خواب را زده است.

بعد از شهریورماه 1401، مرگ مهسا امینی و شروع اعتراض‌ در نقاط مختلف کشور، در بعضی شهروندان نشانه‌های اضطرابی، بی‌خوابی، ناامیدی و حتی بازگشت بعضی اختلالات و ناراحتی‌های عمیق روحی دیده می‌شود. روابط عمومی اسنپ دکتر، یکی از پلتفرم‌هایی که قابلیت تماس تلفنی بیمار با روانشناسان را برقرار کرده، در گفت‌وگو با روزنامه هم‌میهن می‌گوید، میزان مراجعه تلفنی به قسمت روانشناسی این مجموعه نسبت به دوماه گذشته، تغییری نکرده، اما روانشناسان و روانپزشکان روایت متفاوتی از پرسش‌های گزارش ما دارند.

مهرماه امسال بود که انجمن روانشناسی ایران، دستورالعملی با عنوان «مشاوره روانشناختی تلفنی یا برخط با افراد تحت‌تاثیر استرس و تروما» منتشر کرد. دستورالعملی که صحبت‌های روانشناسان و روانپزشکان را تایید می‌کند. ابتدای این دستورالعمل تاکید شده، «ایرانی‌ها بعد از پشت سر گذاشتن تجربه کرونا، دست‌وپنجه نرم کردن با فشارهای تحریم، به دلیل رخدادهای اجتماعی اخیر در شرایطی قرار گرفتند که هرروز بیشتر از قبل با هیجان‌های منفی و استرس‌های بیشتری مواجه می‌شوند. براساس مدل استرس- آسیب‌پذیری، افرادی که استعداد مشکلات روان‌شناختی دارند، در شرایط با استرس بالا با احتمال بیشتری دچار مشکلات و بیماری‌های روان‌شناختی می‌شوند یا بر مشکلات روان‌شناختی آنها افزوده می‌شود.»

در بخش‌های دیگر این دستورالعمل از تجربه‌های تروماتیکی گفته شده که ضرورت مداخله را افزایش می‌دهد. تجربه‌ها و حادثه‌های پریشان‌کننده‌ای که می‌تواند منجر به آسیب‌های جدی عاطفی، جسمانی و روانشناختی شود. انجمن روانشناسی ایران بعد از این دستورالعمل که بیشتر برای متخصصان کاربرد دارد، شماره تماسی از روانشناسان داوطلب را منتشر کرد.

محمودرضا تخیری، یکی از این روانشناسان داوطلب است که از مهرماه تاکنون مراجعان تلفنی بسیاری داشته که با اضطراب دست‌و‌پنجه نرم می‌کردند. او درباره مشاهدات خودش به روزنامه هم‌میهن می‌گوید: «مراجعان این روزهای من عمدتا اضطراب شدید دارند. می‌توانم بگویم آنچه این روزها در مراجعان جدیدم هست، غلبه اضطراب و حمله‌های اضطرابی و پنیک‌اتک یا همان حمله‌های عصبی است.»

این روانشناس درباره ریشه‌های این اضطراب می‌گوید: «اختلالات روانی عموما اینگونه بارز می‌شوند که فرد در یک بحران قرار بگیرد و در عین حال یک پایه و اساس ضعیفی در حوزه‌ای از روانش هم داشته باشد. فرض کنید همین اضطراب و حمله‌هراس در کسانی دیده شده که بی‌سابقه و ناگهان بوده است، بنابراین شاید بتوان آن را به شرایط اجتماعی که دو، سه‌ماه اخیر کشور را در برگرفته، ارتباط داد.»

از میان مراجعان پیشین تخیری، افرادی هم بودند که وضعیت خلقی‌شان در این دوماه اخیر شدیدتر شده است: «در بین مراجعان من، در خانم‌ها این موضوع بارزتر شده است. دو، سه مورد از بچه‌های آسیب‌دیده در روزهای اخیر صحبت کردند و تاثیرپذیری‌شان از ماجرا شدیدتر بوده است. درواقع از اخبار تاثیر بیشتری گرفتند.»

محمدامین چالاک، روانشناس دیگری است که نامش در لیست داوطلبان ارائه مشاوره‌رایگان به افراد تحت استرس و تروما آمده است. چالاک هم درباره مشاهدات خودش به روزنامه هم‌میهن می‌گوید: «افرادی که به من مراجعه تلفنی داشتند دچار تروما و پی‌تی‌اس‌دی، یعنی دچار استرس پس از سانحه شده بودند. پی‌تی‌اس‌دی، معمولا در افرادی ایجاد می‌شود که در موقعیت‌های خطرناک و نزدیک به مرگ قرار بگیرند.»

چالاک می‌گوید، در روزهای اخیر پنج‌نفر با او تماس تلفنی داشتند و دونفر از آنها در اعتراضات خیابانی شرکت کرده بودند: «سه‌نفر دیگر براثر خواندن اخبار دچار عارضه شده بودند.» این روانشناس می‌گوید، در میان مراجعان قبلی‌اش هم افرادی بودند که تحت‌تاثیر اتفاقات اخیر، وضعیت روحی‌شان بدتر شده یا حتی افسردگی‌شان بازگشته است.

بازگشت وسواس و افسردگی

«من بیماری دارم که 15سال بود وضعیت‌اش بسیار خوب بود، در این 15سال ممکن بود سالی یک‌بار به مطب سر بزند، حالا بعد از 15سال وضعیت‌اش به روز اول برگشته است، حتی وسواس‌اش.» یک روانپزشک که نمی‌خواهد نامش در گزارش بیاید، مختصات بیماران و مراجعان این روزهایش را به صورت موردی شرح می‌دهد: «من یک مراجع 20ساله در یکی از کشورهای خارجی دارم که حتی فارسی هم خوب صحبت نمی‌کند، فقط یک اسم ایرانی یدک می‌کشد و حتی مادرش هم ایرانی نیست، من آنلاین او را ویزیت کردم، وضعیت‌اش بسیار به‌هم‌ریخته بود.»

این روانپزشک دلایلی برای این مشاهداتش می‌آورد: «بی‌آیندگی‌ای که از قبل بود و حالا بدتر شده است، ناامیدی و درماندگی آموخته‌شده، دلایلی است که این نشانه‌ها را رویت می‌کنیم.» این متخصص اعصاب و روان معتقد است، شرایط اجتماعی می‌تواند وضعیت روحی افراد را تحت‌تاثیر مستقیم قرار دهد: «مطالعه‌ای در دنیا پیش‌تر انجام شده که نشان می‌داد، اگر فرد دچار مشکلات خانوادگی باشد، عوامل اجتماعی می‌تواند وضعیت روحی را بیشتر از مشکلات فردی تشدید کند.»

اختلالات بعد از کرونا

رد پای عوامل اجتماعی و محیطی پیش‌تر هم در وضعیت روحی و روانی افراد سنجیده شده است. مثلا در زمان کرونا، پژوهشی که احمدعلی نوربالا، استاد روانپزشکی دانشگاه علوم‌پزشکی تهران در سال 99 انجام داده و در سال 1401 ارائه شد، نشان می‌داد، از بین 7/14درصد از افراد مورد مطالعه از ابتدای همه‌گیری کرونا به بیماری کرونا مبتلا شدند و 40درصد این افراد به اختلالات روانی مشکوک هستند. بخش دیگری از پژوهش تایید می‌کرد 3/23درصد افراد اعضای خانواده و بستگان نزدیک‌شان از ابتدای همه‌گیری کرونا در 12ماه گذشته به کرونا مبتلا شدند که از این میان 9/35درصد آن‌ها مشکوک به اختلالات روانی بودند. در قسمت دیگر این پژوهش نیز تاکید شده 2/13درصد افراد مورد مطالعه در این پژوهش، عضوی از خانواده یا بستگان نزدیک آن‌ها براثر بیماری کرونا فوت کرده و از بین این افراد 6/39 درصد آن‌ها مشکوک به اختلالات روانی بودند.

محمد حاتمی، رئیس سازمان نظام روانشناسی در گفت‌وگو با روزنامه هم‌میهن نیز با اشاره به تاثیرات بیماری کرونا در وضعیت سلامت روحی افراد می‌گوید: «طبیعی است که کرونا اختلالات روانی را در کل دنیا افزایش داد. سازمان بهداشت جهانی اعلام کرده 7/10درصد اختلالات روانی نسبت به قبل از دوره کرونا افزایش پیدا کرده است، این مسئله در همه جای دنیا نیز صادق است. گروه‌های در معرض خطر مانند بیماران زمینه‌ای و کسانی که فوت کرونا را تجربه کردند، سالمندان، کادر درمان و نوجوانان، تحت‌تاثیر کووید19 شرایط روانی و فشار روانی‌ای که تحمل کردند، زیاد بوده است.» رئیس سازمان نظام روانشناسی البته می‌گوید، پیمایشی درباره تاثیر اعتراض‌های قبلی در دهه‌های مختلف در کشور از سوی سازمان نظام روانشناسی صورت نگرفته است.

علیرضا شریفی‌یزدی، روانشناس اجتماعی در گفت‌وگو با روزنامه هم‌میهن از زاویه دیگری ماجرا را می‌سنجد. او با تایید این موضوع که این روزها در بین مردم اضطراب، حمله‎‌های هراس، افسردگی و حتی مرگ‌اندیشی (برخی دوست دارند بمیرند و برخی دیگر دچار مرگ‌هراسی برای عزیزان‌شان هستند)، بیشتر مشاهده می‌شود، معتقد است، این اضطراب اجتماعی که این روزها مشاهده می‌شود شباهت‌های زیادی به وضعیت بعد از سال 88 دارد، با این تفاوت که این روزها شدت آن متفاوت‌تر از قبل است.

پیش‌بینی‌هایی از آینده

امیرحسین جلالی ندوشن، روانپزشک دیگری است که در گفت‌وگو با روزنامه هم‌میهن معتقد است، به‌طور نسبتا آشکاری نشانه‌هایی مانند اضطراب و بی‌خوابی افزایش پیدا کرده است، با این حال او پیشگویی هم نسبت به آینده دارد: «به‌طور نسبتا آشکاری می‌شود فراوان‌تر شدن نشانه‌هایی مثل اضطراب، بی‌خوابی و شکایت‌های بدنی را که زمینه روانشناختی دارد، در چند وقت اخیر دید. البته می‌توانیم پیشگویی کنیم که ما در آینده شاهد بروز نشانه‌های دیگری مثل افسردگی و متاسفانه شاید روند روبه‌افزایش اقدام به خودکشی و مرگ بر اثر خودکشی هم باشیم. اما این چند نشانه اولیه‌ای که گفتم، نشانه‌هایی است که در مواجه با یک تروما یا آسیب بروز و افزایش پیدا کردند.»

این روانپزشک معتقد است، این شرایط می‌تواند شرایطی بحرانی و خطرناک هم نباشد: «درباره افزایش نشانه‌ها، من واقعیت برآورد علمی ندارم که قیاس دقیقی کنم ولی می‌توان انتظار داشت وقتی یک ترومای جمعی رخ می‌دهد، قاعدتا نشانه‌هایی هم بروز کند؛ نشانه‌هایی مثل کاهش تمرکز و بی‌علاقگی‌ به امور روزمره زندگی و توجه جدی به اخبار، علائم دور از انتظاری نیست. واقعیت این است که نباید به همه این نشانه‌ها نگاه منفی داشته باشیم، پژوهش‌های خارجی نشان می‌دهد به هرحال وقتی ترومایی رخ می‌دهد، حدود 20 تا 25درصد جامعه احتمالا به کمک نیاز دارند و با زمینه روانشناختی خودشان و با کمک شبکه‌های روانشناختی می‌توانند بهبود پیدا کنند. چیزی که در ایران باید نگران آن باشیم، فقدان شبکه‌های حمایت‌کننده‌ای است که درحالت عادی انتظار می‌رود آن‌ها ضربه‌گیر جامعه باشند.»

این روانپزشک ضربه‌گیرهای جامعه در شرایط فعلی را خانواده، آموزش‌وپرورش، دانشگاه، سازمان‌های مردم‌نهاد و به‌طور عام جامعه‌مدنی می‌داند: «اما نقش نهادهای جامعه‌مدنی در التیام‌بخشی به جامعه به این دلیل که روند تضعیف‌شان شکل گرفته بود، کمرنگ است. گروه‌های آسیب‌پذیر زیادی اکنون وجود دارند که نیازمند کمک هستند. افرادی که بازداشت می‌شوند، اکثرا آدم‌های عادی هستند که تجربه‌ای از موقعیت ندارند و حتما به کمک نیاز دارند یا دانش‌آموزان مدارس یا دانشجویان دانشگاه‌ها که بنا بر آمار عده‌ای‌شان درگیر شدند؛ این اتفاق یک تجربه آسیب‌زننده است و این فهرست را می‌شود بلندتر کرد. پرسش اینجاست که کدام نهاد، متولی رسیدگی به این وضعیت است چون بخشنامه و اعلام آمادگی‌ای ندیده‌ایم، اما در مسئله کرونا این آمادگی وجود داشت. اکنون می‌توان گفت این یک وضعیت سیاسی است و گروهی از مردم معترض‌اند. اما مسئله درمان و التیام، امری ضروری است. عموم خدماتی که این روزها ارائه می‌شود، به صورت داوطلبانه اما ناکافی است.»

لایحه هم مانع شد

درست در روزهایی که بسیاری از شهروندان ایرانی به دلیل نشانه‌های اضطرابی به مطب روانشناسان و روانپزشکان مراجعه می‌کنند، دولت سیزدهم لایحه حمایت از حقوق افراد مبتلا به اختلالات روانی را از مجلس پس گرفته است. علت این پس گرفتن به گواه بعضی رسانه‌ها: «لزوم بازنگری در مفاد آن برای رعایت حقوق افراد مشمول، رفع ابهامات و کاهش ضمانت اجراهای کیفری پیش‌بینی شده»، عنوان شد. این لایحه در آذرماه 98 در دولت دوازدهم تصویب شد، 26 فروردین‌ماه سال 99 در مجلس اعلام‌وصول شد، بعد از گذشت دو سال از اعلام‌وصول شدن این لایحه همچنان در مجلس بلاتکلیف بود تا آبان‌ماه امسال.

این لایحه اما قرار بود چالش‌های جدی قانونی درباره بیماری‌های روانی را حل کند، مثل بستری اجباری، مبهم بودن معنای جنون، نبود مراکز محافظت‌شده برای مجرمان غیرمسئول و چالش‌هایی درباره قیمومیت. خلیل بهروزی‌فر، یک عضو کمیسیون اجتماعی مجلس مدتی پیش درباره پس گرفتن این لایحه از مجلس به ایلنا گفته است: «بحث اختلالات روانی، یک پروسه وسیع و دارای ابعاد مختلف است و عوارض و عوامل مختلفی نیز در این خصوص وجود دارد. از همین رو باید همه زوایا، مسائل و موارد پیرامونی آن مورد بررسی قرار گیرد تا لایحه جامعی که همه شرایط و موارد را مدنظر قرار داده است، تصویب و ابلاغ شود. باید به‌طور جامع، عوامل مختلف هم از سوی مجلس و دولت در این لایحه دیده شود.»

همه این صحبت‌ها و نگرانی‌ها در کنار آمارها معنا پیدا می‌کند، آخرین پیمایش‌ها در سال 98 نشان می‌دهد 6/23درصد شیوع اختلالات روانی در کشور وجود دارد که ۸۸‌درصد آن مربوط به شهر تهران است.

افـزایش حس استیصـال

طراوت واحدی روانپزشک در این باره می‌گوید: آنچه من روایت می‌کنم، تمام مشاهدات عینی خودم است و اصلا قابل تعمیم نیست، زیرا مطالعه‌ سیستماتیکی روی آن انجام نشده است. آنچه من دیدم، مراجعات به اورژانس‌های روانپزشکی و درمانگاه‌های روانپزشکی از ابتدای شروع اعتراضات، با آنچه در ادامه دیدیم، مقداری متفاوت بود. اوایل بیشتر، حمله‌های اضطرابی مثل حمله‌های پنیک و علائم اضطرابی می‌دیدیم. به‌مرور آنچه به نظرم آمد طیفی از گروه سنی 18 تا 25سال بودند که به نسبت جنسیت هم یک‌به‌یک بود و باهمبرابر بودند.

در این گروه اضطراب به شکلی که آن اوایل مراجعه می‌کردند، نبود؛ بلکه افرادی بودند که خودشان مستقیما این تروما را تجربه کرده بودند، خشونتی که در خیابان یا محیط‌های دیگر یا حتی در دانشگاه و جاهای مختلف مستقیم تجربه کرده بودند که دو نوع اختلال به‌دنبال این تروما بروز پیدا کرد. یکی از آن، در ترومای پس از حادثه است. این نوع تروما یک‌ماه بعد از ترومای ماژور اولیه اتفاق می‌افتد و این مسئله را در بین مراجعان دیدیم. ممکن بود فردی بعد از یک‌ماه، مراجعه کرده که واضحا علائم‌اش را دارد و فلش‌بک‌هایی را مرتب به صحنه‌ای که تجربه کرده دارد. از آن طرف اجتنابی از محل حادثه و هرآنچه حادثه را برای او تداعی می‌کند نشان می‌دهد و به طور مشخص علائمی دارد که نشانه‌های بیش برانگیختگی است.

قبل از یک‌ماه هم تعریف بنابر مرجع و رفرنس فرق می‌کند اما قبل از یک‌ماه هم همین علائم را می‌دیدیم که در کنار آن افرادی بودند که اختلالات خواب داشتند و چندین نفر بودند که آنقدر کابوس شبانه می‌دیدیند که مجبور به تجویز دارو شدیم؛ یعنی توصیه‌های بهداشت خواب، جواب نمی‌داد. در کنار آن علائم اضطرابی که که اوایل هم می‌دیدیم در این چند وقت اخیر مشترک بود. این افراد به صورت غیرمستقیم دوست یا فردی از اعضای خانواده را از دست داده بودند و فرد دچار ترومای شدیدی شده بود. فرد آنقدر تحت تاثیر قرار گرفته بود که هم سلامت روانش به مخاطره افتاده بود، هم دچار اختلال اضطرابی یا افسردگی و حملات پنیک شده بود.

در کنار همه اینها افرادی بودند که تروما را مستقیم تجربه نکردند اما دائما اخبار را مرور می‌کنند و این را به خودشان نزدیک می‌بینند برای این موضوع اصطلاح روانپزشکی نداریم، اما چیزی که می‌توانیم به فارسی بگوییم ترس، خشم و یک حس استیصال است. مرتب ما اخبار را مرور می‌کنیم، می‌بینیم کاری از دست ما بر نمی‌آید، چیزی جلوتر نمی‌رود و زندگی روزمره کنار رفته و کارهای روتین کاهش پیدا کرده است و بسیاری از چیزهایی که نیاز داشتیم برای حفظ سلامت روان‌مان حذف شده است؛ این در عملکرد طبیعی ما تاثیرگذار است و یک ریتم معیوب ایجاد کرده است. اکنون ما در یک چرخه افتاده‌ایم و هیچ کاری نمی‌توانیم بکنیم.

 

پیشنهاد سردبیر
پربازدیدترین ها