شاید کسانی در گوشهای و جایی چنین رویکردها و تحلیلهایی را بیان کنند که طبعا قابل نقد است و باید از آنان خواست که آنها را بهصورت شفاف در رسانههای رسمیتر بیان کنند ولی تا آنجا که شواهد نشان میدهد در حال حاضر، اظهارنظر عمومی نسبت به مسائل ایران معطوف به دادن پیشنهادها برای بهبود امور پیرامون داشتن یا نداشتن رابطه با آمریکا نیست، هر چند هر کدام از این دو وضعیت تاثیرات مستقیم منفی یا مثبتی بر جامعه خواهد گذاشت، پس امروز چنین مسئلهای در مقایسه با سایر موضوعات مهم، فرعی محسوب میشود. دلیل این ادعا نیز روشن است، زیرا در ۴۳ سال گذشته فاقد رابطه با ایالات متحده آمریکا بودهایم، ولی در تمام این دوران شرایط بسیار متفاوتی در کشور وجود داشته است، که نشانگر تاثیر عوامل دیگر بر سرنوشت و رفاه جامعه و مردم است. این عوامل بهویژه در حوزه داخلی برجسته هستند. در همین دوران ۴۳ ساله وضعیتهای خوب سیاسی و اقتصادی داشتهایم. در مقابل وضعیت بد هم داشتهایم.
رضایت مردم خوب بوده و بد هم بوده است. حمایت از مسئولین و سیاستها در مقطعی به نسبت مثبت بوده و منفی هم شده است، انتخاباتهای پرشور داشتهایم و انتخابات بیروح هم بوده، جامعه آرام داشتیم، معترض هم بوده، درحالیکه در تمام دوران ایران و آمریکا فاقد رابطه سیاسی بودند. پس میتوان گفت که مسئله عمومی جامعه و مطالبات اصلی آنان ربطی به این رابطه ندارد.
آیا انتخاب مدیران ناتوان به این مسئله ربط دارد؟ آیا نزول فاحش اقتصادی جملگی از این مسئله است؟ حتما عدهای میگویند تحریمها عامل اصلی است. اولا تحریمهای کنونی بیش از آنکه محصول وضعیت رابطه ایران و آمریکا باشد، محصول پرونده هستهای است. حتی در غیاب این رابطه هم پرونده مذکور حل شد. اختلال بعدی هم ربطی به بود و نبود این رابطه نداشت. معترضان کنونی نیز از این مسئله نیز حرفی نزدهاند. بنابر این فارغ از کیفیت تاثیراتی که وجود یا نداشتن رابطه با آمریکا میتواند بر وضعیت جامعه ما بگذارد، حداقل در شرایط کنونی ضعف متغیرهای بسیار مهمتری بهویژه در امر حکمرانی است که مورد نقد و اعتراض قرار دارد. عدم تناسب قوانین با نیازها و خواسته عمومی مردم، وضعیت نابهنجار صداوسیما، موضوع چگونگی مردم در داشتن نماینده واقعی برای مدیریت جامعه، فقدان صلاحیتهای حرفهای در انتصابات، وضعیت بسیار آزاردهنده تورم و فقدان رشد اقتصادی ملموس و مداوم و نیز نبود اشتغال، وضعیت رسیدگیهای قضایی و... اینها مسائل مبتلا به جامعه ما است که عموما هم تحت تاثیر روابط با آمریکا نیست و اگر همینها حل شود، بسیاری از مشکلات کشور حل خواهد شد، ولی به نظر میرسد که برای حل این مسائل نه ارادهای هست و نه افراد شایستهای که بتوانند انجام دهند.