کد خبر: ۱۳۱۵۰
۱۹ آبان ۱۴۰۱ - ۱۱:۲۵
آن امواجی که دشمنان بر روی آن سوار شده اند، بر اساس نارسایی ها شکل گرفته است. مجموعه این‌ها یعنی نظام فرهنگی، نظام رفاهی، نظام دیپلماسی و نظام امنیتی‌مان باید با هم یک منظومه منسجم کاری را تشکیل بدهند، این که یکی این ور و یکی آنور بکشد، از گرفتاری هاست.
به گزارش جدید پرس:

روز دوشنبه همین هفته یکی از چهره های مطرح سیاسی اصولگرای کشور میهمان کافه خبر بود. شاید یکی از مهمترین مسایل که در گفت و گو با او مطرح شد درباره وضعیت اداره کشور باشد. او گفت که مسایل فرهنگی صاحب ندارد، منظومه ای و سیستمی اداره نمی شود و هر کسی تلاش دارد حتی در حوزه وزارت، کار را به سمت خودش سوق بدهد. به طور مشخص گفت «یکی بگوید تقی و دیگری بگوید نقی، یکی این ور و یکی آنور بکشد، از گرفتاری هاست.» او در باره جنبشی که از اواخر شهریور شروع شد، معتقد است باید به عوامل مختلف توجه شود. او تاکید می کند که گشت ارشاد از بین نمی رود ولی ماهیت آن از سخت افزاری و بگیر و ببند به نرم افزاری تغییر می یابد. در گفت و گو با محمد رضا باهنر رییس جبهه پیروان خط امام و رهبری، دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام به ریشه یابی اتفاقات اخیر پرداخته است. این گفت و گو از نظرتان می گذرد.

اجتناب ناپذیری وقوع اعتراضات

ریشه اتفاقات اخیر را در چه می دانید ؟ایا صرفا فوت خانم مهسا امینی مسبب این ماجرا ست؟

از ابتدا همواره دشمن درصدد توطئه علیه جمهوری اسلامی بوده و اگر برای مثال مسئله مهسا پیش نمی آمد، مسئله دیگری پیش می‌آمد، کما این که بعد از جریان مهسا رسانه های خارجی به صورت متنوعی در فضای مجازی، موج سواری و کشته سازی می کردند و می گفتند فلانی را گرفتند و فلانی را کشتند.

در نبرد رسانه‌ای شکست خوردیم

در بحث توطئه، با پیش فرض این که چنین توطئه ای وجود دارد به هر حال مسئولان ما می توانستند با اطلاع رسانی بهتر جلوی این خشونت را بگیرند و یا حداقل ابعاد آن را کم کنند. فکر می کنید آن اطلاع رسانی هایی که در ساعات اول که ساعات طلایی محسوب می شود، کاستی داشت یا برای مردم اغنایی بود؟

در این خصوص تردیدی نیست حتما می توانستند بهتر از این عمل و دقیق تر اطلاع رسانی و مقداری با اغناء بیشتر در جامعه عمل کنند. اما ماها و شما نباید مسائل را صفر و صدی بر اساس خوبی و بدی ببینیم. برای مثال باید چگونگی مسایل فعلی، ماجرای سال ۹۸ و داستان هواپیمای اوکراینی را با یکدیگر مقایسه کنیم، همچنین می توانیم شلوغی های حاضر را با نوع جنس شلوغی ها و وقایع ۷۸، ۸۸، و ۹۶، مقایسه کنیم. این ها را می توان با تفکیک و اطلاع رسانی صحیح، جمعی را به یک موضع برساند که آیا برخوردها بهتر یا بدتر؟ باید بررسی کنیم آیا پیشروی یا عقب نشینی داشته ایم؟ در یک مقایسه مردم دیروز بیشتر نگران بودند یا امروز؟ من می خواهم بگویم این‌طوری بهتر نتیجه گیری می کنیم. بله حتما بهتر می بود اگر یک مدیریت قدرتمندی در این قضایا حاکم می شد. ما در جریانات نبرد رسانه ای شکست خوردیم؛ نتوانستیم تفکیکی صحیح و در نتیجه مقابله درست و منطقی، با هجمه های رسانه ای دنیا به عمل بیاوریم. البته از دشمن توقع یاری نداریم؛ دشمن، از هر ابزاری برای پیشبرد پروژه خود استفاده می کند. نمی خواهم از این واژه استفاده کنم ولی حتی اگر بخواهیم استیصال طرف را در این سناریو نگاه کنیم، تکرار می کنم اصلا نمی خواهم بگویم خود مهسا امینی داخل سناریو بود.

دشمن در نقطه استیصال

در واقع می‌فرمایید این اتفاقی بود که بهانه شد؟

بله برداشت درستی است. می خواهم بگویم در جنگ رسانه ای، شکست خوردیم و موفق نبودیم تا بتوانیم دقیق و اقناعی مقابله کنیم. این موضوعی است که باید مورد بررسی جدی قرار گیرد. زمینه موج سواری هم درفضای داخلی کشور به وجود آمده و همان طور که گفته شد، اگر این داستان پیش نمی آمد، داستان دیگری ایجاد می شد و الی آخر. موقعی که دشمن به تصمیم می رسد برای گسترده سازی شرایط، برای مثال از یک عنصر وابسته به داعش هم استفاده می کند که من فکر می کنم این یک نقطه استیصال است. امروز در تمام دنیا بگردید، غیر از خود داعشی ها، یک مرجع فکری پیدا نمی کنید که بر دیدگاه و عملکرد داعش صحه بگذارد. از این جهت آن ها را شکست خورده می بینیم ولی در جریان رسانه ای و تبلیعات رسانه ای، آن ها را پیروز می بینیم.

بگیر و ببند گشت ارشاد پایان می یابد

حالا به جریان رسانه هم می رسیم که چرا ضعیف هستیم، نکته دوم راجع به گشت ارشاد است، یکی از محور های اولیه اعتراضات گشت ارشاد بود. ارزیابی شما از گشت ارشاد چیست و به طور مشخص معتقدید اصلا گشت ارشاد باید باشد یا خیر؟

نه، ببینید این بحث را ما قبل از این داستان ها بررسی کردیم؛ اصولا بحث ارشاد با امکانات فیزیکی و سخت افزاری اصلا مفهوم ندارد. به تعبیر درست، مسئله ارشاد با سخت افزاری، بگیر و ببند و برخورد فیزیکی حل نمی شود؛ جنس ارشاد اساسا نرم افزاری ، مذاکره، تعامل و گفت و گو است. حتما در خبر ها شنیده اید که شورای عالی انقلاب فرهنگی چهار پنج ماه قبل در رابطه با مسئله حجاب و گشت ارشاد و مصوبه طول و درازی دارد که متاسفانه آقایان مثل بقیه کارهای اجرایی، آن را به تاخیر انداختند و برای مثال آیین نامه هایش را دیر نوشتند.

خود شما یا کسان دیگر اطلاع دارید که مثلا قبل از این وقایع گفته باشند گشت ارشاد خوب نیست و ممکن است کارکردهای منفی داشته باشد. حتی تاثیر معکوس بگذارد .

بله، گفته می شد.

مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی

می توانید مشخصا بفرمایید کجا؟

من دارم خبر می دهم و مستند عرض می کنم؛ تحلیل نمی کنم. حدود شش ماه قبل، شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوبه گذاشتند و ابلاغ کردند مبنی بر این که در برخورد با بی حجابی، برخورد فیزیکی نباید انجام شود.

آیا بر اساس آن مصوبه گشت ارشاد جمع می شد؟

نمی خواهم بگویم تعطیل می شد، ولی گشت ارشاد دیگر فیزیکی و سخت افزاری نبود.

شرایط امر به معروف و نهی از منکر

منتقدین در آن جلسات چه می گفتند؟ به طور قطع به گشت ارشاد اشاره انتقادی شده است؟

بله همه این بحث ها بود، ولی در معارف دینی مان تصریح شده که یکی از شرایط امر به معروف و نهی از منکر که دو جزو مسلم فروع دین است و ترک آن حرام و اعمال آن واجب است، احتمال تاثیرآن است. اگر یک جایی امر به معروف تاثیر منفی بگذارد حتی از آدم مکلف هم ساقط می شود. این ها مسائل شرعی امر به معروف و نهی از منکر است، امر به معروف و نهی از منکر که از فروعات دین است و برای هر مسلمان واجب است اما از شروط لازم آن تاثیرگذاری آن است. اگر تاثیر نگذارد یا تاثیر منفی بگذارد اصلا امر به معروف ساقط می شود و دیگر نباید امر به معروف بکنیم.

گشت ارشاد نه خلاف قانون و نه متن قانون

یک نکته عجیبی هم که در این روزها مطرح شد همین شورای عالی انقلاب فرهنگی که جنابعالی به آن اشاره کردید بود .آمدند گفتند ما اصلا مصوبه ای راجع به حضور گشت ارشاد در بحث حجاب نداشتیم. بعد از آن طرف سالهاست که گشت ارشاد فعال است. خُب این سوال پیش می آید که اگر مصوبه نداشته است پشتوانه قانونی فعالیت گشت ارشاد چگونه بوده است و بر چه پایه ای متکی بوده است.

ببینید یک سری اتفاقاتی در کشور می افتد که خلاف قانون نیست ولی متن قانون هم نیست .من از این مثال ها زیاد دارم. فرضا دولت به دنبال سهولت امکانات کسب و کار است ،در کشور می گویند پنج تا شش هزار نوع مجوز تولید می شود که ملتی که می خواهند کارآفرینی کنند و یا یک کسبی راه بیاندازند باید بروند مجوز بگیرند .این شش هزار نوع مجوز را نهادهای مختلف مرتبط مثل قوه قضائیه و کمیته اصناف و...صادر می کنند، عموما شاید ده درصد اینها مصوبه قانونی داشته باشند و مابقی یا آیین نامه است و بخشنامه و ..

یعنی می فرمایید یک رویه ای است که راه افتاده است و ...

نه ممکن است یک آیین نامه و یا یک مقرره یا مصوبه باشد ( به قولی دولت نهم و دهم مصوبه را می گفت مصممه و روی آن اسم گذاشته بود ) ممکن است یک مصوبه بوده و یک جایی فکر می کرده که این اختیار را دارد، حالا یا واقعا داشته و یا نداشته اما در کشور ما مرجع قانونگذار فقط مجلس است، البته طبق قانون اساسی دو سه جای دیگر هم هستند. مصوبه قانونی به صورت عام را مجلس می گذارد. اتفاقا در همین فضای کسب و کار واینها ما یک قانونی برای بهبود این فضا تصویب کردیم و در آن گفتیم تمام دستکاه های اجرایی شش ماه فرصت دارند برای مجوزاتی که صادر می کنند باید مصوبات قانونی داشته باشند یا بیایند قانونی و مستدل بگویند و یا باید این صدور مجوز منحل اثر شود والان دولت الکترونیک آقای رئیسی دارد اینکار را می کند و خُب هم دارد جلو می رود .

عنصر زمان و مکان در تحلیل رخدادها

فقط یک تفاوت دارد ،آنها باعث سرو صدا نمی شود و یا اگر هم سرو صدایی شود گسترده نیست، منتها گشت ارشاد از آن موضوعاتی است که همیشه به دلایل مختلف روی آن حساسیت بوده و در بیشتر انتخابات ریاست جمهوری اسلامی از محور های اصلی بحث بوده است، یک عده می گفتند آن را جمع می کنیم و عده ای می گفتند پای آن می ایستیم. سوال این است که اگر مستند قانونی ندارد و از آن طرف این همه روی آن حساسیت وجود داشته چرا باز ادامه پیدا کرده است ؟

ببخشید، من روی بحث اولیه خودم باز برمی گردم؛ این که می فرمایید حساسیت روی گشت ارشاد بیشتر یا کمتر است، نسبت به چه چیز بیشتر یا کمتر است؟ می گویید جرقه اعتراضات و اغتشاشات را گشت ارشاد زده است. اما سال ۹۸ گران شدن بنزین بزرگترین و بیشترین اعتراض را به همراه داشت و کسی به گشت ارشاد اعتراض نکرد، در انتخابات سال ۸۸ هم کسی به گشت ارشاد کاری نداشت. آقایان مراجع می گویند عنصر زمان و مکان در صدور فتوای شرعی موثر است، حال در این فضا شما می گویید بیشترین اعتراضات در کشور، روی بحث گشت ارشاد است. من می گویم به دلیل رخدادها، حس شما به این جا رسیده، اگر این اتفاق نیفتاده بود، این فرض محتمل بود که همین مسایل را خانواده هایی که بیماران ام اسی دارند ایجاد کنند زیرا بزرگترین درد آن ها نبودن داروست.

حرف شما منطقی است، منتها منظور من این نبود .من می گویم در همه مناظرات ریاست جمهوری هم بحث گشت ارشاد یک محور بود. حالا فکر می کنید با توجه به همان مقدماتی که راجع به تاثیر گذاری امر به معروف گفتید از آن جا که گشت ارشاد مبنای قانونی ندارد به نظر می رسد جمع یا محدود شود که البته باید در انتظار آینده باشیم، ولی سوال این است جایگزین گشت ارشاد چه می تواند باشد؟

من نمی گویم گشت ارشاد جمع ، یا امر به معروف و نهی از منکر تعطیل می شود، بلکه می گویم جنس آن عوض می شود.

به چه وضعیتی تغییر می یابد؟

وضعیت ارشاد به شیوه های اقناعی تغییر می یابد، و استفاده فیزیکی و سخت افزاری از گشت ارشاد دیگر نخواهیم داشت. البته احتمال دارد کسی سوال کند حد و مرز این که هر کسی هر گونه مایل بود حجاب داشته باشد، چیست؟ اما آیا فقط روسری است و یا اگر پاچه های شلوار یواش یواش کوتاه تر شد و اگر مثلا آستین ها هم بالاتررفت، ته اینها کجاست؟ پاسخ به این سوالات به مسایل نرم افزاری برمی گردد که باید دائم روی آن بحث شده و کار اقناعی صورت بگیرد. اما این که آیا ارشاد امر به معروف و نهی از منکر در زمینه حجاب کلا منتفی می شود، من می گویم خیر.آیا جنس آن عوض می شود؟ می گویم بله.

به مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی اشاره کردید و گفتید قبل از این جریانات جلسه ای منعقد شده و تکلیف را تا حدودی مشخص کرده بودند. درآن مصوبه این مقوله چطور دیده شده است؟

این را باید بپرسید چون من دقیق مطالعه نکرده ام.

یعنی در جریان آن نیستید؟

نه تورق کرده ام ولی از بندهای آن اطلاع دقیقی ندارم.

نقش رئیس جمهور در مدیریت و کنترل اعتراض ها

برخی می گویند در حوادث اخیر، آقای رئیسی نقش خود را خوب ایفا کرده است. برخی هم معتقدند آقای رئیسی کارها را به دست امنیتی ها سپرده و آن نقشی را که در عمل می‌توانست‌ دو طرف را بهم نزدیک کند، به خوبی ایفا نکرده و بیشتر منفعل بوده است، برخی هم معتقدند آقای رئیسی فقط رئیس جمهور به تعبیری خودی ها بوده و صدای معترضین را نشنیده و اگر هم شنیده اقدام موثری برای تامین خواسته هایشان انجام نداده است. شما به‌عنوان فعال سیاسی، نقش آقای رئیسی و نقاط قوت و ضعف ایشان را در رخداد های اخیر چگونه ارزیابی می کنید؟

اگر بخواهیم به مسائل حقوقی برگردیم، جایگاه ها روشن است، متاسفانه زمانی این مشکل را در مملکت داشتیم که شخصی می آمد رئیس جمهور می شد و بعد از چهار یا شش سال که رئیس جمهور بود، می‌گفت که اختیارات کافی ندارد. بعد روی سخن ما با آن آقای محترم این بود که تو آمدی طبق قانون اساسی رئیس جمهور شدی، چرا قانون اساسی را یک دفعه مطالعه نکرده ای که بدانی طبق این قانون، اختیارات و مسئولیت های رئیس جمهور چیست و چکار می تواند بکند؟ ما متاسفانه این موضوع را در نمایندگان مجلس نیز به صورت اولی داریم. نماینده مجلس نامزد می شود و در تبلیغات انتخاباتی برای اینکه رای بیاورد، وعده‌های عجیبی می دهد که نه امکانات کشور و نه اختیارات نماینده، چنین اجازه ای را به او نمی دهد. و بعد از ورود به مجلس می بیند، نمی تواند به آن شعار ها و وعده ها عمل کند. البته در این مورد، سطح رئیس جمهور فرق می کند. رئیس جمهور رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی است، اما ایشان در شورا حق وتو ندارد. جلسه را اداره می کند و نفوذ رای دارد.

در مجلس تمام نماینده‌ها از لحاظ آیین نامه، یک رای بیشتر ندارند، ولی هر کدام یک حوزه نفوذ رای دارند. من که در مجلس بودم، بعضی از موارد حوزه نفوذ رای بنده ۸۰ تا و در برخی موارد ۳ تا بود. اما رئیس جمهوری در شورای امنیت ملی، شورای انقلاب فرهنگی و شوراهای اقتصادی و غیره رئیس است، اما از نظر حقوقی یک رای بیشتر ندارد اما از نظر حوزه نفوذ رای متفاوت است. ولی در این باره چند نکته وجود دارد: نکته اول رئیس جمهور، رئیس جمهور همه ملت است. یکی از مشکلات ما با بعضی از رئیس جمهور ها، این بوده که پس از انتخاب شدن، فکر می کنند رئیس جمهور همان هایی هستند که به ایشان رای داده اند. در حالی که او رئیس جمهور ۸۰ میلیون نفر است. نکته دوم قبل از انتخاب آقای رئیسی، بنده به ایشان عرض کردم که روز اولی که بر کرسی ریاست بنشینید، ممکن است آنقدر مسائل روزمره سرتان بریزد، که اصلا وقت نداشته باشید، نقشه راه تهیه کرده و به آینده نگری داشته باشید، به عبارتی فرصت این که کارهای اعم و مهم را بتوانید با همدیگر مقایسه کنید، نخواهید داشت. الآن هم داستان گشت ارشاد برای آقای رئیسی مهم است اما معنایش این نیست که به مسائل دیگر توجه نکند و برای مثال نداند در سیلوهای ما گندم نیست و آیا دارو مورد نیاز کشور تامین شده است یا خیر ؟ ایشان باید همه مسائل را مدیریت کند.

منظور من این نیست.

منظور شما این است که آیا رئیس جمهور برای گشت ارشاد اختیار دارد یا ندارد، عرض کردم ایشان رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی است و در آن جا نفوذ رای دارد و مسائل را دنبال می کند.

چه کسی باید شرایط حاضر را فرماندهی کند؟

آقای باهنر، من نقل قول کردم که ایشان می توانست به‌عنوان رئیس جمهور وارد صحنه شده و در آن بخش با گفتمان سازی، یک ادبیات و منطق و استدلالی راه بیندازد تا طرفین را به هم نزدیک کند. منتقدین می گویند ایشان چنین اقدامی به عمل نیاورده است؛ ادبیات ایشان یک سویه بوده و از آن طرف هم عده‌ای ‌می‌گویند آقای رئیس جمهور خیلی مماشات کرده‌اند و باید برخورد با اعتراضات شدید تر باشد. انتقادات دوسویه مد نظر من است.

بنده معتقدم حتما صدا و سیما هم در این قضیه ده ها برابر رئیس جمهور امکانات و حوزه نفوذ دارد و می تواند گفتمان ایجاد کند، یا تریبون ائمه جمعه؛ ما در هر روز جمعه تا ۴۰۰ تریبون داریم البته من نمی گویم همه مردم به نماز جمعه می روند، به طور قطع درصدی می روند، ولی همان‌ها خیلی تاثیرگذار خواهند بود. من فکر می‌کنم در حال حاضر باید ببینیم صاحب مسائل فرهنگی، در کشور کیست و چه کسی باید این گفتمان را فرماندهی و مدیریت کند.

به‌نظر شما الان صاحب آن کیست ؟

می‌خواهم بگویم یکی از مشکلاتی که در مملکت وجود دارد اتفاقا همین است.

تعدد داریم؟

در بعضی جاها تعدد داریم و در بعضی جاها متولی ای وجود ندارد. یعنی هرکسی فکر می کند در محدوده‌ای اختیار دارد و از اختیاراتش تمام استفاده را می‌کند. بعضی مواقع هم ما اختیاراتمان را خیلی بیشتر از واقعیات می دانیم.

این باعث تداخل و تضاد می شود؟

بله این باعث تداخل می شود، ضمن این که این مسئله فقط در مسائل فرهنگی نیست، وقتی به مسائل اقتصادی هم نگاه می‌کنیم می‌بینیم وزیر اقتصاد چیزی و وزیر کار چیز دیگری می گوید.

البته این که عادی شده است؟

اتفاقا آن امواجی که بر روی آن سوار شده اند، بر اساس همین نارسایی ها که باید حل شود شکل گرفته است. البته این‌ها مجزا از هم نمی‌توانند باشند. در مورد امنیت کشور نیز همین طور است، رئیس امنیت کشور، رئیس فرهنگ و رئیس اقتصاد همگی باید در یک منظومه کاری قرار بگیرند. مجموعه این‌ها یعنی نظام فرهنگی، نظام رفاهی، نظام دیپلماسی و نظام امنیتی مان باید با هم یک منظومه منسجم کاری را تشکیل بدهند، والا یکی بگوید تقی و دیگری بگوید نقی، یکی این ور و یکی آنور بکشد، از گرفتاری هاست .

تحلیل فرآیندی مطالبات و تحولات

این نکته خیلی مهمی است و ان شاالله پیاده شود و مشکلات بعدی را کم کند. آقای باهنر این کسانی که به خیابان آمده اند از نظر شما آیا مطالبه ای دارند یا ندارند و اگر دارند مطالبه شان چیست؟

ببینید این مطالبات واقعا متنوع است؛ هر زمانی نیز بعضی از این مطالبات اوج می گیرد. توصیه من این است که این نوع رفتارهای اجتماعی سیاسی فرهنگی را باید فرایندی تحلیل کنیم. ما اگر بخواهیم به هر یک از این ها نگاه واحد داشته باشیم، به یک موضع مناسب نمی رسیم. من خیلی ساده بگویم در سال ۸۸ اعتراضات سیاسی بود، در سال ۹۸ اعتراضات اقتصادی و بر اساس گرانی بنزین بود. الان اعتراضات بیشتر سویه فرهنگی دارد، البته این به معنای این نیست که مردم مشکل اقتصادی ندارند، بلکه می خواهیم بگویم مجموعه مشکلات معیشتی، مسئله بیکاری، نبودن تولید و نداشتن آینده، برای تعدادی از جوان‌ها و ... همه با هم جمع شده و بعد یک جرقه فرهنگی به نام گشت ارشاد می‌خورد که همه بر روی گشت ارشاد تاکید می‌کنند. اگر کسی فردا بگوید آقا گشت ارشاد را ول کنید، ببینیم کمک معیشتی به همه خانواده ها می دهند یا نه؟ فردا معیشت و روز بعد، مسائل اجتماعی بُلد می شود و روز بعد... جنس این‌ها، ایجاد موج بعدا اغتشاش یا اعتراض می کند. اما این‌ها یک موضع هستند، و یک جرقه فرهنگی، اقتصادی و یا اجتماعی می‌تواند مستوجب اعتراض و ماجراهای بعدی شود.

خودنقادی نظام

با نکته ای که می گویید و درست هم هست که شرایط این چنینی منجر به جرقه ای می‌شود که بعد دشمن از آن سو استفاده می‌کند، آیا نظام نیاز به خود نقادی ندارد؟

حتما و به شدت

در چه جاهایی؟

در همه حوزه ها

نیاز به تغییر ریل

آیا سوای این خود نقادی نظام، نیاز به تغییر ریل هم دارد، یعنی یک گام جلوتر؟

تغییر ریل؛ این دولت به شدت نیاز به دور برگردان دارد.

تا جایی که من شنیده‌ام، این دوربرگردان در هیچ کشوری وجود ندارد؟

حالا، ما کارهای مان اینجوری است. عرض من این است که یک موقع شما تغییر رویه، تغییر ریل یا اصلاح مسیر می گویید، یا زمانی دوربرگردان می‌گویید.

اصلاح مسیر دقیق‌تر است.

اگر دوربرگردان نظرتان است، قرار نیست دوربرگردانی وجود داشته باشد.

هماهنگی در برنامه های وزارتخانه ها

دور برگردان و برگشتن به گذشته، همیشه بد است، منظور اصلاح مسیر است.

اصلاح مسیر همان‌طور که گفته شد فرآیندی است و در حال حاضر همان طور که در مصاحبه های قبلی هم گفته‌ام الان نیز می‌گویم، برای حل مسئله اولا باید مشخص کنیم هر عاملی چقدر در ایجاد وضع موجود موثر بوده و بعد برای رفع این عوامل و زمینه‌هایی که باعث موج سواری می‌شود، چه برنامه‌ای برای هریک باید تدوین شود. مهم آن است که این برنامه ها نباید با یکدیگر متضاد باشند؛ به عبارت دیگر برنامه‌های اقتصادی ما نباید متضاد با برنامه فرهنگی‌مان باشد، یا این که برنامه فرهنگی نباید متضاد با برنامه سیاسی شود. سپس همه این‌ها را باید در جدول زمانبندی، مشخص کنیم چه اقداماتی در چه تاریخ هایی، باید انجام شود، تا برای مثال تا ۵ سال آینده، در چه نقطه‌ای باید باشیم.

 

پیشنهاد سردبیر
پربازدیدترین ها