کد خبر: ۲۰۰۶۳
۲۸ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۸:۵۰
هنری کیسینجر باید حسی از آشناپنداری داشته باشد آنگاه‌‌‌ که می‌‌‌بیند چین میانجی نزدیکی عربستان سعودی و ایران است. این دیپلماسی مثلثی [ایران، عربستان و چین] شباهت زیادی به گشایش در روابط آمریکا با چین با وساطت کیسینجر در سال ۱۹۷۱ دارد. «دیوید ایگناتیوس» در یادداشتی در «واشنگتن‌‌‌پست» در تاریخ ۱۶ مارس نوشت، کیسینجر طی مصاحبه‌‌‌ای در هفته‌‌‌ای که گذشت به من گفت: «من آن رابطه را [نزدیکی ایران و عربستان] تغییری اساسی در وضعیت استراتژیک خاورمیانه می‌‌‌دانم. سعودی‌‌‌ها اکنون امنیت خود را با بازی میان آمریکا و چین متعادل می‌کنند.» کیسینجر خاطرنشان می‌کند که به شیوه‌‌‌ای قابل‌‌‌مقایسه، او و رئیس‌‌‌جمهور ریچارد نیکسون توانستند تنش‌‌‌های بین پکن و مسکو را در تعامل تاریخی‌‌‌شان با چین پایان بخشند.
به گزارش جدید پرس:

تنش‌‌‌زدایی در خلیج‌‌‌فارس برای همه (در کوتاه‌‌‌مدت) خوب است. اگر رئیس‌‌‌جمهور چین می‌‌‌خواهد نقش مهار ایران و اطمینان بخشیدن به عربستان سعودی را بر عهده بگیرد، خوش به حال او. ایالات‌‌‌متحده از سال ۱۹۷۹ در تلاش است تا قوس انقلاب ایران را به سمت ثبات حرکت دهد. کیسینجر استدلال می‌کند که ظهور پکن به‌‌‌ عنوان کشوری صلح‌‌‌جو در درازمدت، «شرایط مرجع را در دیپلماسی بین‌المللی تغییر می‌دهد.» ایالات‌‌‌متحده دیگر قدرت حتمی یا ضروری در منطقه نیست؛ تنها کشوری که به‌‌‌قدر کافی قوی یا منعطف برای میانجی‌گری در قراردادهای صلح باشد. چین نیز اکنون مدعی سهمی از این «کِیک قدرت» است. کیسینجر توضیح می‌دهد: «چین در سال‌های اخیر اعلام کرده که باید در ایجاد نظم جهانی مشارکت داشته باشد. این کشور اکنون یک حرکت قابل‌‌‌توجه در این جهت انجام داده است.»

نقش رو به رشد چین نیز تصمیمات اسرائیل را پیچیده می‌کند. رهبران اسرائیل حمله‌‌ نظامی پیشگیرانه علیه ایران را آخرین راه‌‌‌حل می‌‌‌دانند، زیرا تهران هر چه بیشتر به تبدیل‌‌‌شدن به یک کشور دارای سلاح هسته‌‌‌ای نزدیک می‌شود. اما همان‌طور که کیسینجر اشاره می‌کند، «فشار بر ایران اکنون باید منافع چین را در نظر بگیرد.» چینی‌‌‌ها فرصت‌‌‌طلب بوده‌‌‌اند. آنها روی تلاش‌‌‌های مجدانه و عمدتا ناسپاسانه ایالات‌‌‌متحده برای تقویت عربستان سعودی و مقاومت در برابر جنگجویان نیابتی ایران در یمن، عراق و سوریه سرمایه‌گذاری کرده‌‌‌اند. ایالات‌‌‌متحده به‌‌‌اصطلاح مسیر این بهبود را هموار کرد اما این چینی‌‌‌ها بودند که نوار را بریدند.مذاکرات محرمانه‌‌ عربستان و ایران دو سال پیش در بغداد و تحت حمایت مصطفی الکاظمی، نخست‌‌‌وزیر وقت عراق و شریک آمریکا، آغاز شد.

 

 

برخی از جلسات در عمان، متحد نزدیک‌‌‌تر ایالات‌‌‌متحده، برگزار شد. در شش جلسه مذاکره، نمایندگان ایران و عربستان بر روی نقشه‌‌‌ راه برای ازسرگیری روابط دیپلماتیک توافق کردند (که عربستان سعودی در سال ۲۰۱۶ در اعتراض به حمایت پنهان ایران از حوثی‌‌‌های یمن آن را به حالت تعلیق درآورد). قبل از دستیابی به توافق نهایی برای بازگشایی سفارت‌‌‌ها، سعودی‌‌‌ها از ایران خواستند حمایت خود از حوثی‌‌‌ها را تائید و حملات آنها را مهار کند. واشنگتن همچنین زمینه را برای حل‌‌‌وفصل جنگ وحشتناک یمن فراهم کرده است. «تیم لندرکینگ»، فرستاده‌‌‌ وزارت امور خارجه در امور یمن، آوریل گذشته به مذاکره در راستای رسیدن به آتش‌‌‌بس کمک کرد. پروازهای غیرنظامی اکنون از صنعا، پایتخت یمن، انجام می‌شود و کالاها از طریق حدیده، بندر اصلی این کشور، جریان دارند. سعودی‌‌‌ها به‌‌‌تازگی یک میلیارد دلار در بانک مرکزی یمن سپرده‌‌‌گذاری کرده‌‌‌اند تا این کشور را در روند ثبات‌سازی قرار دهند.

 

چین برای «درو» کردن این محصول وارد می‌شود. هنگامی‌‌‌که «شی»، رئیس‌‌‌جمهور چین، در ماه دسامبر از عربستان سعودی بازدید کرد، متعهد شد که از نفوذ پکن بر ایران برای انعقاد این توافق استفاده خواهد کرد. به ادعای یک منبع آگاه، هنگامی‌‌‌که سه طرف در ماه جاری در پکن با یکدیگر دیدار کردند، علی شمخانی، مشاور امنیت ملی ایران، به حمایت از حوثی‌‌‌ها اعتراف و موافقت کرد که ارسال سلاح به آنها را متوقف کند. دو ماه دیگر، با فرض مهار حوثی‌‌‌ها توسط ایرانی‌‌‌ها، دو کشور سفارت‌‌‌های خود را در ریاض و تهران بازگشایی خواهند کرد. امیدواریم که لندرکینگ بتواند تا آن زمان نیز در مورد توافق صلح در یمن مذاکره کند.

«فیل در اتاق» همچنان همان برنامه‌‌ هسته‌‌‌ای ایران است. با فروپاشی توافق هسته‌‌‌ای ۲۰۱۵، ایران غنی‌‌‌سازی اورانیوم خود را افزایش داده است و کارشناسان می‌‌‌گویند اگر این کشور بخواهد احتمالا می‌تواند ظرف چند ماه یک سلاح هسته‌‌‌ای ساده را آزمایش کند. اما در اینجا نیز به نظر می‌رسد ایران می‌‌‌فهمد که نزدیک لبه‌‌ صخره است. تهران در این ماه متعهد شد که به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اجازه دهد نظارت فشرده بر سایت‌‌‌های هسته‌‌‌ای خود را از سر بگیرد.

 

ایران به دلایل اقتصادی و سیاسی داخلی و خارجی در حال تعامل است. خاورمیانه که تا مدت‌‌‌ها منطقه‌‌‌ تقابل بود، در حال تبدیل‌‌‌شدن به یک «بازی متعادل‌‌‌کننده» است. عربستان سعودی به‌‌‌تازگی با چین و ایران دوست شده است، اما درعین‌‌‌حال با ایالات‌‌‌متحده هم با دادن کمک ۴۰۰ میلیون دلاری به اوکراین همکاری می‌کند؛ ۳۷ میلیارد دلار برای ۷۸ هواپیمای بوئینگ هزینه کرده؛ و از فناوری سلولی جدید ۵G و ۶G به نام O-RAN که می‌تواند جایگزین هوآوی چین شود پشتیبانی می‌کند.

امارات متحده نیز با چین مغازله می‌کند، اما روابط دفاعی خود با ایالات‌‌‌متحده را هم حفظ می‌کند؛ همزمان مناقشات منطقه‌‌‌ای با قطر، ترکیه و لیبی را نیز حل‌‌‌وفصل می‌کند. جیم متیس، وزیر دفاع سابق، می‌‌‌گوید امارات از «اسپارت کوچک»، به «سنگاپور کوچک» تبدیل‌‌‌ شده است. حقیقت این است که خاورمیانه‌‌ تک‌‌‌قطبی، که در آن ایالات‌‌‌متحده از سوی متحدانی مانند اسرائیل و عربستان به در پیش گرفتن سیاست‌‌‌های تقابلی تشویق می‌‌‌شد، منطقه‌‌ چندان باثباتی نبود. خاورمیانه‌‌ چندقطبی، با تعادل بی‌‌‌وقفه‌‌ خود، خطرات خاص خود را خواهد داشت. و همان‌طور که کیسینجر می‌‌‌گوید، این یک بازی جدید با قوانین جدید خواهد بود.

 

پیشنهاد سردبیر
پربازدیدترین ها