کد خبر: ۱۵۷۳۷
۰۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۲:۱۵
مردی که به قصد کشتن برادرش و کاملا اشتباهی یک جوان را به قتل رسانده بود، در آستانه روز پدر با گذشت خانواده مقتول از مجازات قصاص رهایی یافت.
به گزارش جدید پرس:

شروع این پرونده به روز بیستم مرداد سال۹۹ برمی‌گردد. آن روز به تیم جنایی خبر رسید که مردی جوان با ۲ضربه چاقو به قتل رسیده است. پیکر خونین مقتول روی نیمکت پارکی حوالی مهرآباد جنوبی پیدا شده و افرادی که از پارک عبور می‌کردند با دیدن وی با پلیس و اورژانس تماس گرفته بودند.

شاهدان می‌گفتند که مقتول پیش از مرگ گفته بود که وقتی روی نیمکت پارک در خواب بوده، فرد ناشناسی با چاقو او را زده است اما احتمال می‌دهد که اشتباهی به وی حمله شده چرا که در شب‌های قبل فرد دیگری روی آن صندلی می‌خوابید و شب حادثه به‌دلیل اینکه نیمکت خالی بوده، وی روی آن خوابیده و احتمالا ضارب او را با فرد دیگر اشتباه گرفته است.

مرد مجروح پس از بیان این جملات به‌دلیل شدت جراحات جان باخت و در این شرایط تحقیقات برای شناسایی عامل جنایت آغاز شد. مأموران در ابتدا به پرس‌وجو درباره مقتول پرداختند و معلوم شد که وی با کسی خصومت نداشته و آن شب برای انجام کاری به پارک رفته و پس از آن نیز با کشیدن ملحفه‌ای به رویش، روی نیمکت پارک به خواب رفته است.

در ادامه کارآگاهان برای اینکه هویت قاتل را به‌دست آورند به تحقیقات میدانی در پارک پرداختند. آنها در ابتدا به شناسایی فردی پرداختند که در شب‌های قبل روی آن نیمکت خاص می‌خوابید. در ادامه مشخص شد که مردی به نام محمد حدود یک ماهی می‌شد که کارتن‌خواب شده و هر شب روی همان نیمکت می‌خوابید.

مأموران به سراغ محمد که پاتوقش در همان پارک بود رفتند و توانستند او را شناسایی کنند. او در تحقیقات مدعی شد که احتمالا برادرش به نام کریم دست به جنایت زده است. وی می‌گفت با برادرش اختلاف و درگیری داشته و احتمال می‌دهد که وی روز حادثه به پارک آمده و به سراغ آن نیمکت رفته و چون مقتول رویش را با ملحفه پوشانده بود، به اشتباه او را به قتل رسانده است. به این ترتیب دستور بازداشت مظنون اصلی صادر شد و او تحت تعقیب قرار گرفت.

اعتراف به قتل

متهم به قتل که مردی ۴۳ساله بود بازداشت شد و در بازجویی‌ها اسرار قتل اشتباهی را فاش کرد. او مدعی شد که مقتول را با برادرش اشتباه گرفته و از قتلی که مرتکب شده پشیمان است. وی توضیح داد: پاتوق برادرم در آن پارک بود و او همیشه روی یک نیمکت خاص می‌خوابید. برای همین روز حادثه نفهمیدم فرد دیگری روی نیمکت در خواب است و تصورم این بود که برادرم است.

وی ادامه داد: برادرم اعتیاد شدیدی به موادمخدر داشت. همیشه ما را اذیت می‌کرد و به‌خاطر رفتارش چشمان مادرم همیشه گریان بود. برادرم وسایل خانه را سرقت می‌کرد؛ از کیف مادرم پول می‌دزدید؛ کفش‌های همسایه‌ها را سرقت می‌کرد تا مواد بخرد و همیشه باعث آبروریزی بود. برای خرید مواد دست به هرکاری می‌زد. اگر من یا مادرم اعتراض می‌کردیم شروع می‌کرد به کتک زدن ما. آخرین بار که از کیف مادرم سرقت کرد، به او اعتراض کردم که باهم درگیر شدیم و برادرم با چاقو ضربه‌ای به گردنم زد. به‌خاطر ترس از آبروریزی شکایت نکردم اما تهدیدش کردم که اگر یک‌بار دیگر پایش را در خانه بگذارد، او را می‌کشم.

متهم گفت: برادرم از ترسش شب‌ها روی نیمکت پارک می‌خوابید. آخرین باری که او را دیدم، باز هم با من درگیر شد و تصمیم گرفتم وی را به قتل برسانم. حدود ساعت ۳بامداد به پارک رفتم. مردی روی نیمکت خوابیده و ملحفه‌ای رویش کشیده بود. فکر کردم برادرم است و ۲ضربه چاقو به او زدم اما چند روز بعد برادرم را در خیابان دیدم. یک دفعه جلوی من ظاهر شد و من حسابی غافلگیر شدم. به او گفتم که من تو را کشته‌ام چطور زنده‌ای؟ و ناگهان متوجه شدم که من فرد دیگری را با برادرم اشتباه گرفته‌ام. پس از آن به‌خاطر عذاب وجدان تصمیم به‌خودکشی گرفتم. حدود ۱۰۰قرص خوردم و ۳روز بیهوش بودم اما زنده ماندم ولی با این عذاب وجدان هرگز خودم را نمی‌بخشم.

نجات یک زندگی

متهم به قتل پس از بازسازی صحنه جنایت روانه زندان شد و مدتی بعد در شعبه دوم دادگاه کیفری پای میز محاکمه رفت. او با تکرار گفته‌های قبلی خود، از اولیای دم طلب بخشش کرد اما آنها خواسته‌شان قصاص بود. پس از پایان جلسه، قضات دادگاه وارد شور شدند و عامل جنایت را به قصاص محکوم کردند. گرچه قاتل به حکم اعتراض کرد اما قضات دیوان عالی کشور پس از بررسی پرونده، مهر تأیید بر حکم قصاص قاتل زدند و پرونده برای اجرای حکم به شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی تهران فرستاده شد.

به این ترتیب شمارش معکوس برای اجرای حکم قصاص عامل جنایت شروع شد و درحالی‌که قرار بود او به‌زودی پای چوبه دار برود، ‌تیم صلح و سازش دادسرای جنایی تهران به دستور محمد شهریاری، سرپرست دادسرا تلاش‌های خود را برای جلب رضایت از اولیای دم شروع کردند تا اینکه تلاش‌ها به اتفاقی شیرین منجر شد.

اولیای دم که متوجه رفتارهای مناسب مرد زندانی در زندان شده و می‌دانستند که او به‌شدت از قتل اشتباهی که مرتکب شده پشیمان است تصمیم بزرگی گرفتند؛ نجات زندگی مرد اعدامی به حرمت روز پدر. از آنجا که روز پدر نزدیک است خانواده مقتول به احترام این روز و رضای خدا راهی دادسرای جنایی تهران شدند و قاتل را بخشیدند تا او که در یک قدمی مجازات قصاص قرار داشت از مجازات رهایی یابد و به زندگی برگردد.

براساس این گزارش، مرد اعدامی به‌زودی در دادگاه کیفری پای میز محاکمه می‌رود تا از لحاظ جنبه عمومی جرم محاکمه شود.

 

پیشنهاد سردبیر
پربازدیدترین ها