کد خبر: ۱۳۱۶۷
۱۹ آبان ۱۴۰۱ - ۱۵:۲۵
در قسمتی از بیانیه به نوع همزیستی پیروان شرع و دیگران اشاره شده بود. اصولا بستر طرح دغدغه‌های اینچنینی به هیچ‌وجه با فضای وحشی و بدوی به وجود آمده خوانایی ندارد.
به گزارش جدید پرس:

اخیراً اطلاعیه‌ای منسوب به «مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم و انجمن محققان و مدرسان روحانی اصفهان» منتشر شد که در آن از حکومت خواسته شده یا به شروط ذکر شده تن دهد و یا شاهد ادامه مسیر خشونت‌ها در سطح جامعه باشد که البته روشن نیست این یک تهدید است یا تحلیل!. با نگاهی به حوادث این روزهای ایران و جهان، اشاره به چند نکته راجع به این بیانیه ضروری به نظر می‌رسد:

الف) آیا امضای چنین بیانیه‌ای دون شأن جایگاه علم و دیانت و فقاهت نیست. بازیچه شدن به دست جریانات سیاسی ورشکسته‌ای که امروز عریان‌تر از هر روز در دام دشمنان دین و دنیای مردم ایران افتاده‌اند!؟. به نظر می‌رسد ساحت علما از آلوده شدن به لوث وجود گروه‌هایی که رفتارهای ضد دین و شریعت در نازل‌ترین سطوح را دارند، مبرّا باشد. شایسته است که امضاکنندگان این اطلاعیه متوجه نتایج التزام به مفاد آن باشند. امیدواریم این نامه به سرنوشت بیانیه موهن ۷۷ نفر پس از غائله بنزینی ۹۸ دچار نشود و امضاکنندگان از عهده پاسخگویی در قبال آن برآیند.

ب) روایت موهوم، ناقص و وارونه از تاریخ انقلاب اسلامی و تخطئه تمام دستآوردهای شکوهمند آن از سال‌های آغازین، حال و هوای مواضع جریان‌های ضدانقلاب دهه ۶۰ را تداعی می‌کند. آیا جریانی که در این چهار دهه سهمی از حکومت داشته می‌تواند چنین بیانیه‌ای صادر کند؟! مگر اینکه نویسنده و امضاکننده تحت‌ تأثیر جریان‌های رادیکال دهه ۶۰ بوده باشد.

ج) مطلع بیانیه ما را به یاد قرآن بر سر نیزه می‌اندازد. احساس قلبی مردم ایران نسبت به نظام جمهوری اسلامی ایران، در پاسداری از آن با جان و مال و تمام توانشان تجسم یافته و فهم آن نیازمند تفسیر و مصادره به مطلوب متون مقدس دینی نیست.

د) مدعای اطلاعیه بر حاکمیت قانون است. سؤال مهم اینجاست. کدام قانون؟! آیا حاکمیت قانون یعنی شورش علیه نهادهای مدنی؟! آیا حاکمیت قانون یعنی بریدن گلوی مأمور نیروی انتظامی؟! آتش زدن آنان؟! حمله و مجروح کردن ایشان با انواع سلاح سرد و گرم؟! از کدام قانون با کدام مفهوم و کدام حاکمیت با کدام استاندارد در جهان سخن می‌گویید؟!

هـ) در بخشی از بیانیه سخن از استبداد و انحصار به میان آمد. سؤال: آیا میلیون‌ها نفر ایرانی که برای محکوم کردن چند هزار نفر سفاک خونریز بارها به خیابان‌ها آمدند را مردم می‌دانید؟! آیا به رأی ده‌ها میلیون نفری که به شرارت‌های خیابانی عملاً نه گفتند احترامی قائلید؟! یا آن‌ها مردم نیستند. با ارعاب و تهدید و تطمیع و تحقیر و ترور و قتل و خونریزی و جنایت و تخریب، تمام اصناف و طبقات و شخصیت‌ها و مشاهیر و صاحبان ثروت و قدرت به صحنه فراخوانده شدند. آیا سرمایه اجتماعی به دست آمد؟! اگر چنین بود امروز با ما از در چانه‌زنی وارد نمی‌شدید.

و) صحنه به قدری آشکار و روشن است که دشمنان رسما و علنا از رسانه‌های خود رهبری اغتشاشات را به دست می‌گیرند و به مسلح کردن به اصطلاح معترضان و مخالفان و پشتیبانی‌های مادی و معنوی با تمام امکانات موجود روز دنیا از تمام مسیرها اعتراف می‌کنند. با این وجود اصرار دارید که تحلیل‌هایی در راستای تبرئه آنان و متهم نمودن نظام ارائه دهید؟!.

ز) یک سؤال مهم: بخش مهمی از مسئولیت و قدرت پس از انقلاب متوجه جریان فکری و سیاسی است که منتسب به آن هستید و از سوی آن پشتیبانی می‌شوید. سهم این جریان از شرایط بحرانی که ترسیم کردید، تا چه میزان است؟! در صورت اثبات ادعا شما بخشی از مشکل هستید نه راه حل!...

ح) جمهوری اسلامی را حکومتی شکست‌ خورده دانستید. آیا حکومتی که تمام ابرقدرت‌های دنیا یا در حال تعامل با آن هستند و یا در حال تقابل با آن و هیچکدام نمی‌توانند آن را نادیده بگیرند یا بر آن فائق آیند حکومتی شکست‌ خورده است؟!

آیا قابل باور است که برای دیده نشدن عملکرد و شنیده نشدن سخن و انتشار نیافتن فرهنگ و منطق یک ملت و یک حکومت شکست‌ خورده و منفور، هزاران میلیارد دلار هزینه شود تا در محاصره و تحریم و هجمه کامل سیاسی و نظامی و اقتصادی و رسانه‌ای و امنیتی قرار بگیرد؟!

ط) در مورد وجود گسل بین مردم و مسئولان و بحران مقبولیت و مشروعیت سخن به میان آمد. آیا اگر این ادعا واقعیت داشت، این نظام و این مردم زیر فشار حداکثری و جنگ تمام عیار ترکیبی دچار فروپاشی و اضمحلال نمی‌شد؟! اما در این میان پرونده سیاه برخی جریانات سیاسی داخلی و حامیان آن‌ها در چهارسوی مرزهای ایران و جهان خودنمایی می‌کند. جریانی که تشنه بحران است و از شکاف‌ها و اختلاف‌ها ارتزاق می‌کند.

ی) در قسمتی از بیانیه به نوع همزیستی پیروان شرع و دیگران اشاره شده بود. اصولا بستر طرح دغدغه‌های اینچنینی به هیچ‌وجه با فضای وحشی و بدوی به وجود آمده خوانایی ندارد.

انسان‌هایی ضد تمدن، گستاخ، جامعه‌ستیز، در حد اعلای درندگی و دریدگی که آرمانشان در گفتار و رفتار و کردارشان بی‌هیچ پرده‌پوشی نمود دارد. «کرامت انسانی» مفهوم مفقود جریان اغتشاشات اخیر بود. طرح چنین مسائلی در چنین شرایطی توهین به تک‌تک افرادی است که به دنبال حل متمدنانه مشکلات و طرح خواسته‌های خویش هستند.

 

پیشنهاد سردبیر
پربازدیدترین ها